وقتی از من میپرسند چه کارهای؟دوست دارم بگویم آهنگساز فیلم/ آهنگ لورنس عربستان را با سوت میزدم
تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۷۵۰۵۰۴
به گزارش ایلنا، اولین نشست از سلسله نشستهای تخصصی سال 96 انجمن بازیگران سینمای ایران، با حضور حسین علیزاده، امین تارخ، همایون ارشادی، منوچهر شاهسواری، قربان نجفی، آتش تقیپور، فخرالدین صدیق شریف، اکبر زنجانپور برگزار شد.
در موسیقی ایران ظلم زیاد است
حسین علیزاده (آهنگساز و نوازنده تار و سهتار) با بیان اینکه «من با شوق و عشق موسیقی را آغاز کردم خوشبختانه در خانوادهای در محله سیدنصرالدین تهران تربیت شدم که به خواست فرزند خود احترام میگذاشتند و به من اجازه دادند موسیقی کار کنم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
علیزاده ادامه داد: برای پدر و مادرم سخت بود من را به هنرستان بفرستند چون مخارج سنگینی داشت اما خوشبختانه من توانستم در هنرستان درس بخوانم و زیر نظر اساتید بزرگی تعلیم ببینم.
این آهنگساز به دریافت جایزه جهانی موسیقی آسیا اشاره کرد و با گفتن این جمله که «هیچکس از جایزه و تشویق بدش نمیآید.» گفت: اما در موسیقی ایران ظلم زیاد است. برای من افتخار است که در شرایطی موسیقی کار میکنیم که درعرصه جهانی اتفاقات مثبتی رخ میدهد.
مسئولان وقتی متوجه نیستند من چه کاری انجام میدهم نه از آنها متشکرم نه انتظاری دارم
علیزاده تصریح کرد: من بعد از یکی دو ماه خبر دار شدم که این جایزه را برنده شدم و گفتم آنها نمیدانند هرکدام از این نتها که شنیدهاند چقدر معطل مجوز مانده تا مردم خودمان آن را بشنوند. هر وقت از من میپرسند چه انتظاری از مسئولان دارید میگویم هیچ انتظاری ندارم، مسئولان وقتی متوجه نیستند من چه کاری انجام میدهم نه از آنها متشکرم نه از آنها انتظاری دارم.
او همچنین با بیان اینکه «وقتی واژه سینما را میشنوید مهم نیست رشته و تخصص شما چیست» گفت: انگار میخواهید از زاویه دیگر به زندگی نگاه کنید سینما دستی از جنس خود ماست و تخیل و آرزوهایی را نشان میدهد که در زندگی واقعی نمیبینیم.
یک قران دو ریال پس انداز میکردیم تا آخر هفته یواشکی بتوانیم به لالهزار برویم
این آهنگساز خاطرنشان کرد: سینما تخیل و آرزوی من از کودکی بوده است؛ من و برادرم زمانی که آجرهای یک سینما را دانه دانه میگذاشتند به آنجا میرفتیم و حساب میکردیم چقدر مانده ساختمان کامل ساخته شود ما خرده فیلمها را جمع میکردیم و با خرده مقوا و عدسی آنها را نشان میدادیم.
علیزاده با بیان اینکه «ما یک قران دو ریال پس انداز میکردیم تا آخر هفته یواشکی بتوانیم به لالهزار برویم.» گفت: لالهزار قلب تهران و خودش یک سینما بود حتی اگر تصویری از آن نمیدیدیم و فقط صدای بلندگوی سینما و تئاتریهایی که نزدیک در ورودی فریاد میزدند به همراه صدای خوراکی فروشان میشنیدید تمام سیر و سیاحت خود را کرده بودید ما تخیلات خودمان را در لالهزار پیدا کرده بودیم.
وقتی از من میپرسند چه کارهای؟دوست دارم بگویم آهنگساز فیلم
این آهنگساز ولع دیدن فیلم را خیلی وسوسه انگیز خواند و گفت: ما با 5 ریال به سینمایی میرفتیم که فیلم وسط آن قطع میشد و در سالن آن سیرابی میفروختند و ما نه تنها صدا و تصویر بلکه بو هم داشتیم. وقتی پولمان به 15 ریال میرسید این خوش شانسی را داشتیم که به سینما البرز برویم و با یک بلیت دو فیلم ببینیم.
علیزاده ادامه داد: همچنان سینما برایم جذاب است؛ من باور نمیشد روزی آهنگساز فیلم شوم در حال حاضر دوست دارم پیش از اینکه از من بپرسند چه کارهای بگویم آهنگساز فیلم هستم.
در بچگی یک دوچرخه میخواستم که بهدست نیاوردم و شد قطعه نینوا
علیزاده یادی از دوران کودکی کرد و با بیان اینکه «من در بچگی آرزوهایی داشتم که برخی از آنها برآورده نشد» گفت: اما خوشحالم که هیچکدام برایم عقده نشد در مصاحبهای که به تازگی انجام دادم بار دیگر درباره قطعه نینوا از من پرسیدند و من گفتم نینوا خاطره کودکی من است در بچگی یک دوچرخه میخواستم که بهدست نیاوردم این در دل ماند و نینوا شد. آرزوهایم را با خودم کشاندم و هرکاری که میکنم با انگیزه آن آرزو تبدیل به چیز دیگری میشود.
حسین علیزاده با بیان اینکه قبل از اینکه بخواهم موسیقی بخوانم سینما در زندگی من جریان داشت، گفت: من فیلمهای خوب غیرایرانی هم میدیدم زمانی که فیلم اسپارتاکوس را دیدم در خیابان راه میرفتم و احساس میکردم خودش هستم و چقدر فداکارم یا زمانی که دراکولا را دیدم شبها موقع خواب به سراغم میآمد. این تخیلات وارد زندگی میشد و انگار سینما را در زندگی من تزریق کرده بودند و در تمام طول آن دوران با من بود.
آهنگ لورنس عربستان را با سوت میزدم
این آهنگساز و موسیقیدان با اشاره به اینکه در اواخر دوره رژیم گذشته سینمای روشنفکری آغاز شد، از فیلم فیلم گاو به عنوان یک نمونه یاد کرد و گفت: گاو فیلمی است که همه از عامی و متخصص آن را تایید میکنند. در میان فیلمهای غیر ایرانی، موسیقی برایم چیز دیگری بود آهنگ لورنس عربستان را با سوت میزدم و در حال حاضر هرکدام از آن آهنگها را که بخواهید میتوانم برایتان زمزمه کنم.
علیزاده ادامه داد: فیلم فارسی مخاطب اکثریت مردم را داشت. زمانی که داشتند فیلم انسانها را در پارک شهر فیلمبرداری میکردند من در تعطیلات تابستانی بودم و داشتم در آن پارک آدامس میخوردم. رابطهای که با سینما از این طریق داشتم برایم جذاب است.
بعد از قیصر موسیقی فیلم بیشتر متداول شد
این نوازنده و ردیفدان موسیقی با بیان اینکه «من بزرگتر شدم و به دانشگاه رفتم در آن دوران با سینمای فارسی فاصله گرفتیم و جامعه انتظار دیگری داشت» گفت: فیلم فارسیها شامل یک سری تصانیف و آهنگهایی بود که از سر ذوق ساخته میشد اما در ادامه و با فیلمی مانند گاو که هرمز فرهت آن را ساخته بود کم کم به این نتیجه رسیدم که موسیقی باید با خود فیلم متولد شود. سینمای ایران امروزه آنقدر پیشرفت کرده که اگر در حال حاضر فیلم قیصر و رضا موتوری را ببینیم میتوانیم بگوییم که چیزهای دیگری هم هست.
علیزاده تصریح کرد: بعد از قیصر موسیقی فیلم بیشتر متداول و بعد از انقلاب جدیتر شد قبلا فیلمها کوچه بازاری بود و با هیچکس بیگانه نبود اما الان با سینمایی برخورد داریم که برعکس گذشته میپرسند چه فیلم خوبی به بازار آمده است.
سینما اکنون یک عنصر روشنفکری شده است
علیزاده در ادامه خاطرنشان کرد: سینما اکنون یک عنصر روشنفکری شده است؛ این موضوع میتواند مثبت و منفی باشد سینمای روشنفکری مطلق یا ادای روشنفکری منفی است ما روشنفکریم یا هنرمند روشنفکر؟
او با بیان اینکه «من اعتقاد دارم وقتی روشنفکر میشویم به دنبال خواستههایمان خارج از خودمان میگردیم و میخواهیم چاشنی غربی آن را زیاد کنیم» گفت: البته جدا از سنخیتهای فرهنگی از تمام تجربهها استفاده کنیم. ما هنرمندان روحیه حساس و همیشه به عشق و صلح و دوستی و اتحاد فکر میکنیم و قرار نیست خشونت را ترویج کنیم.
همه فیلمهای کیارستمی طعم دارند/ کیارستمی یکی از روشنفکرهای سینمای ما بود
علیزاده با اشاره به اینکه «در کنار سینمای جنگ که پیش میرویم کارگردانهای مستقل هم در سینمای ایران به وجود میآیند و به زوایایی دیگر نیز میپردازند.» گفت: سینمایی رشد میکند که میانگینی بین روشنفکری و سینمای مردمی ایجاد میکند.
این آهنگساز همچنین یادی از عباس کیارستمی کرد و گفت: او به جرات یکی از روشنفکرهای سینمای ما بود فیلمهای او شاید برای عوام سرگرم کننده نبود و در ایران مانند خارج از کشور اقبال نداشت اما جنبه روشنفکری در شخصیت آدمهای فیلمهای او بود.
علیزاده یادی هم از فیلم طعم گیلاس کیارستمی کرد و گفت: همه فیلمهای کیارستمی طعم دارند.
اگر انسان مومن باشد نیازی ندارد پیشانیاش را سیاه کند
علیزاده با بیان اینکه «با فکر کردن به جریان روشنفکری سینما این پرسش مطرح میشود که موسیقی چه نقشی در سینمای ایران دارد و چرا آن نقشی را که فکر میکنیم باید داشته باشد ندارد؟» گفت: نه بخاطر اینکه فلان جایزه را در فلان جا نمیگیرد اگر به خود فیلم نگاه کنیم این پرسش مطرح میشود که کارگردان چقدر از موسیقی آگاهی و شناخت دارد کارگردان خدای فیلم است و باید به هر عنصر آن شناخت یا حداقل رابطه حسی داشته باشد.
این آهنگساز ادامه داد: وقتی سینما به جنبههای روشنفکری نزدیک میشود کارگردانها به دنبال نمونهها میگردند و میگویند همانطور که فیلمنامه اقتباس میشود آهنگ هم باید همینگونه باشد و به آهنگساز یک موسیقی میدهند و میگویند چیزی شبیه به این بساز.
وقتی میگوییم هنر جهانی است چرا واژه ایران را حذف میکنیم؟
علیزاده با انتقادی نسبت به جریان روشنفکری سینما اظهار داشت: وقتی میگوییم هنر جهانی است چرا واژه ایران را حذف میکنیم چرا مثلا میگوییم کیهان کلهر نوازنده جهانی است در حالی که او یک کرد ایرانی است. این واژههای مسخره چیست که در روزنامهها استفاده میکنند؟
او ادامه داد: من همیشه در مصاحبههایم شرط میکنم غیر از حسین علیزاده چیز دیگری به من نگویند. اگر انسان مومن باشد نیازی ندارد پیشانیاش را سیاه کند. واژهگرایی در هنر ما به سم بدی تبدیل شده است.
علیزاده در بخش دیگری از صحبتهایش با اشاره به زمانی که قطعه نینوا را ساخت، گفت: علی رضوی (گوینده رادیو) به من گفت باید روی موسیقی فیلم کار کنی در موسیقی تو تاثیر وجود دارد او راست میگفت برای ساخت یک موسیقی در ذهن من اول رنگ اتفاق میافتد بعد به صدا تبدیل میشود. اولین موسیقی فیلمی که ساخته به کارگردانی حسین محجوب بوده است.
این آهنگساز ادامه داد: من و حسین محجوب باهم رفاقت داشتیم و او به من گفت من میخواهم فقط تو آهنگ فیلم من را بسازی البته او پول هم نداشت و دنبال یک نفر میگشت که برایش رفاقتی کار کند. من خودم را باور نداشتم اما آن موسیقی را ساختم البته آن فیلم هیچوقت اکران نشد.
سر ساخت موسیقی دلشدگان دو سه بار با علی حاتمی قهر کردیم
علیزاده با بیان اینکه «پس از آن یک نفر به من گفت موسیقی فیلمات قشنگ بود و این شد که من شروع کردم به آهنگسازی فیلم» گفت: دلشدگان دومین یا سومین اثری بود که من در زمینه آهنگسازی فیلم خلق کردم سر ساخت موسیقی دلشدگان دو سه بار با علی حاتمی قهر کردیم. وی یک بار دو صحنه را پشت سرهم مونتاژ کرده بود که موسیقیشان با هم هیچ سنخیت نداشت به او گفتم علی این کار را نکن و او پاسخ داد هیچ صحنه دیگری را فیلمبرداری نکردیم و این دو باید پشت سرهم قرار بگیرند من نیز دیدم اصلا به حرفم گوش نمیدهد بنابراین گفتم با تو اصلا نمیتوانم کار کنم.
این آهنگساز و موسیقیدان ادامه داد: همان شب علی حاتمی و همسرش با یک دسته گل به خانه من آمدند من به او گفتم علی من نسبت به فیلم تو بیشتر از خودت تعصب دارم و او پاسخ داد حسین تو میتوانی و رفت. بعد از رفتن او من ماندم و جمله تو میتوانی و با خودم دعوا میکردم. این جمله باعث شد که یک چیزی در ذهنم جوانه زد این دوصحنه یک پل میخواست که موسیقیشان به یکدیگر وصل شود فردایش برای صداگذاری رفتم و به علی حاتمی گفتم این را روی صحنه بگذار قبل از اینکه بگوید این موسیقی خوب است یا بد به من گفت میدانستم تو میتوانی.
من هویت ایرانی و موسیقایی دارم و میگویم موسیقی فیلم باید ایرانی باشد
علیزاده با اشاره به اینکه «من هنوز هم این باور را در خودم ندارم» گفت: وقتی موسیقی فیلمی به من پیشنهاد میشود با آن زندگی میکنم من هویت ایرانی و موسیقایی دارم و من میگویم موسیقی فیلم باید ایرانی باشد من به خیلی از کارگردانهایی که میگویند موسیقی ایرانی از جنس تصویر نیست مخالفت میکنم.
او خاطرنشان کرد: من زمانی که فیلم رویاهای آکیرا کوروساوا را دیدم که در آن هم موسیقی غربی و هم موسیقی اصیل ژاپنی استفاده شده بود متوجه شدم باید روی هویت ایرانیم پافشاری کنم. برای من موسیقی ایرانی ققط موسیقی سنتی نیست وقتی میگویم ایرانی هستیم از فرهنگ همه اقوام هستیم وقتی در روستا فیلم ساخته میشود نمیتوان روی آن موسیقی کلاسیک پخش کرد.
امیدوارم موسیقی و سینما از زاویه فرهنگی بیشتر بهم پیوند بخورند
علیزاده خاطرنشان کرد: موسیقی ما در دورانی چاشنی مذهب میگیرد و آن دورانی است که مداحها ردیف موسیقی میدانستند.
این آهنگساز و موسیقیدان ادامه داد: آنها با این کار نگاه مذهبی را تزریق میکردند موسیقی در تمام زندگی مردم جریان دارد آیا کارگردانهای روشنفکر ما به دنبال شبیهسازی هستند؟
علیزاده همچنین با اشاره به اینکه شاگردهایی داشته و دارد که سینماگر هستند، گفت: این افراد موسیقی را کمتر از ما نمیشناسند میتوانم بگویم اتفاق دیگری در راه سینمای ایران است. امیدوارم روزی برسد که این پیوند از زاویه فرهنگی با سنخیت بیشتری به هم نزدیک شوند.
بازی پرویز پرستویی موسیقی «زیر تیغ» را به من دیکته کرد
در بخش دیگری از این مراسم از حسین علیزاده سوال شد که آیا تا به حال پیش آمده که حضور یک بازیگر یا گروه بازیگران انگیزهای برای ساخت موسیقی فیلم برای او بشود؟ که علیزاده در پاسخ گفت: گاهی یک فیلم ساخته میشود و بعد کارگردان یاد موسیقی میافتد و گاهی آهنگساز یک زندگی را با فیلم شروع میکند در پاسخ به این پرسش باید از سریال زیر تیغ، پرویز پرستویی و محمدرضا هنرمند یاد کنم من موسیقی این سریال را زمانی ساختم که نمیخواستم کار کنم و به طور کلی اصلا سفارش سریال قبول نمیکنم.
علیزاده ادامه داد: زمانی که سر فیلمبرداری این سریال رفتم پرستویی در دو قدمی من بازی میکرد و بازی او به گونهای بود که ما نیز در پشت صحنه آن را باور و گریه میکردیم پرویز پرستویی به خاطر بازی درخشانش لوح موسیقی آن سریال را به من دیکته کرد.
آهنگساز فیلم هم مولف است
پرسش دیگری که از علیزاده شد این بود که آیا میتوان واژه مولف را برای آهنگساز فیلم به کار برد؟ که علیزاده در پاسخ گفت: بله؛ موسیقی را نباید جدا از عوامل فیلم دانست اگر یک اثر هنری تالیف میشود موسیقی هم میتواند یکی از مولفههای آن باشد.
در ابتدای این نشست همچنین علی دهکردی گفت: ما همه برای سلامتی وجود پر ارزش استاد شجریان دعا گو هستیم و امیدواریم زودتر از آنچه که انتظار داریم ایشان سلامتی خود را بهدست آوردند استاد شجریان به ما قول داده بودند که باز هم به اینجا بیایند و امیدواریم این اتفاق بیافتد و جشن سلامتیشان را بگیریم.
منبع: ایلنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.ilna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایلنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۷۵۰۵۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای صعود به جام جهانی با آهنگ صادق بوقی!
به گزارش ورزش سه و به نقل از همشهری، تیم ملی فوتسال افغانستان در جامملتهای آسیا 2024 با هدایت سرمربی ایرانی خود دست بهکار بزرگی زد و توانست برای اولینبار به جامجهانی صعود کند؛ اتفاقی که بازتاب بسیاری در رسانههای ورزشی داشت. مجید مرتضایی، سرمربی تیم ملی فوتسال افغانستان حالا بعد از گذشت چند روز از پایان این مسابقات از حال و هوای مردم افغانستان و تجربه شگفتانگیز آنها میگوید.
مرتضایی، فوقلیسانس مدیریت تربیتبدنی، دارنده مدرک A آسیا، مدرس فیفا و فدراسیون فوتبال است و سابقه مربیگری در تیم فوتسال فرشآرای مشهد در لیگ دستهاول فوتسال کشور و همچنین کمکمربیگری در تیم ابومسلم خراسان را در کارنامه خود دارد. او درباره جزئیات تشکیل تیم ملی فوتسال افغانستان و صعود این تیم به جامجهانی با خبرنگار همشهری گفتوگو کرده است که در ادامه میخوانیم:
* تجربه حضور در جامملتهای آسیا آن هم با تیمی مثل افغانستان، سخت نبود؟
تقریبا برای تمام بازیکنان و مربیان افغانستان تجربه جدیدی بود به این دلیل که تا آن زمان هیچ تیم ملیای از افغانستان نتوانسته بود به مراحل نهایی در جامملتهای آسیا راه پیدا کند و رسیدن به این جایگاه 10سال طول کشید. البته استرس خیلی زیادی وجود داشت چون محیط برای بازیکنان افغانستان ناشناخته بود.
* مراحل آمادهسازی تیم ملی فوتسال افغانستان چطور بود؟
قبل از شروع جامملتها بازیهای دوستانه زیادی داشتیم. در یک تورنمنت در تایلند شرکت کردیم سپس به میانمار رفتیم و چند بازی تدارکاتی انجام دادیم و بعد از آن نیز چند بازی دوستانه با عربستان، چین و تاجیکستان برگزار کردیم تا درنهایت با آمادگی کامل در مسابقات حاضر شده و نتایج قابلقبولی بگیریم.
* چه اتفاقی افتاد که تصمیم به هدایت تیم ملی فوتسال افغانستان گرفتید. پیشنهاد از کجا بود؟
از 4، 5سال قبل فدراسیون فوتبال افغانستان به این جمعبندی رسیده بود که از یک مربی ایرانی استفاده کند. با توجه به اینکه من در لیگ برتر فعالیت داشتم و چند بازیکن افغانستان در لیگ ایران بودند این پیشنهاد برای من مطرح شد اما آمدن حکومت طالبان در آن زمان در این پروسه یکی دو سال توقف ایجاد کرد تا اینکه کشور افغانستان سر و شکل گرفت و فدراسیون افغانستان کار خود را دوباره شروع کرد و پیشنهاد حضور من در تیم ملی فوتسال افغانستان جدیتر شد و از من خواستند آنجا حضور پیدا کنم. من هم رفتم و قرارداد امضا کردم. فکر میکنم 2سال پیش همین موقعها بود که نخستین حضور افغانستان در مقدماتی جامملتهای آسیا را در قرقیزستان داشتیم اما با توجه به وقت کمی که قبل از این مسابقات داشتیم و اینکه تیم را 20روز بود که تحویل گرفته بودیم بهخاطر تفاضل گل نتوانستیم به مسابقات جامملتها صعود کنیم. در ادامه با همکاری و کارهای زیربنایی که انجام شد، 6ماه برای حضور در مسابقات فرصت داشتیم. در این فرصت لیگ برتر افغانستان را دیدیم، بازیکنانی که در ایران و خارج از ایران بازی میکردند را زیرنظر گرفتیم و در نهایت تیم خوبی برای مسابقات آماده کردیم.
* پس افغانستان هم لیگ فوتسال دارد؟
بله. لیگ برتر افغانستان هر سال در بهمن و اسفند با شرکت 12تیم برگزار میشود. البته 2سال متوقف شده بود و از آن زمان به بعد دوباره راه افتاد.
* ظاهرا لژیونر هم داشتید؟
خیلی از بازیکنان را از لیگ افغانستان انتخاب کردیم و اکثر آنها هم بازیکنانی بودند که قبل از آن در ایران بازی میکردند یعنی از بچههای مهاجر افغانستان استفاده کردیم. غیر از لیگ برتر افغانستان در ایران هم مسابقات مهاجران در مشهد و تهران برگزار میشد که آنها را هم رصد کردیم، بازیکنانی که در سوئد و آلمان بازی میکردند را هم زیرنظر گرفتیم. البته این لژیونرها در دور قبل در تیم حضور داشتند اما بنا به دلایلی در جامملتها در کنار ما نبودند.
* واکنشها در افغانستان به این دستاورد بزرگ چطور بود؟
بینهایت عالی بود و تا آنجا که خبر دارم 47میلیون جمعیت افغانستان خوشحال بودند. در فرودگاه ترکیه هم استقبال خیلی خوبی شد.
* چهرههای مطرح هم واکنش نشان دادند؟
بله. چهرههایی از خارج و داخل افغانستان واکنش نشان دادند. بهعنوان مثال پیام آقای اینفانتینو برای تیم ملی فوتسال افغانستان که خود ایشان هم هیجانزده شده بود که چطور یک تیم ناشناخته در همان نخستین حضورش در جامملتها برای نخستین بار به جامجهانی صعود میکند. رئیسالوزرای افغانستان پیام دادند. در کل مردم افغانستان به این دلیل از صعود تیم ملی فوتسال افغانستان به جامجهانی خیلی خوشحال بودند که در تاریخ کل رشتههای ورزشی افغانستان این اولینبار بود که افغانها بعد از 70سال که در رشتههای ورزشی مختلف فعالیت داشتند در یک رشته تیمی به جامجهانی صعود کردند.
* کلیپی از خوشحالی بازیکنان با آهنگ صادق بوقی در رختکن تیم ملی فوتسال افغانستان در فضای مجازی حسابی ترند شد.
بازیکنان افغانستان این قول را از بدنساز تیم گرفته بودند که اگر تیم به جامجهانی صعود کرد باید این خوشحالی را انجام دهد و در وهله اول بدنساز تیم زیر بار نمیرفت ولی با اصرار بازیکنان افغانستان این کار را انجام داد. فکر میکنم از خود صادق بوقی هم هیجان بیشتری نشان داد و خیلی در این نقش فرورفته بود!
* کمی از خودتان صحبت کنید. همکاری مجید مرتضایی با تیم ملی فوتسال افغانستان ادامه دارد؟
قرارداد من با تیم ملی فوتسال افغانستان تا پایان 2024 بود و قرار شد که اگر تیم به جامجهانی صعود کند مبلغی بهصورت خودکار به قراردادم اضافه شود و این اتفاق هم افتاد.
* بعد از جامملتها پیشنهاد جدید داشتید؟
رفتن با افغانستان به جامجهانی افتخار بزرگی است ولی با توجه به اینکه حضور در جامجهانی برای من خیلی جذاب بوده و مردم این کشور خیلی از این حضور خوشحالند، میخواهم با این تیم در آنجا شگفتیساز شویم. میخواهم این کار را به سرانجام برسانم و پیشنهادها را نپذیرفتم. اما حقیقتا از جاهای مختلف پیشنهاد داشتم، از چند تیم لیگ برتر ایران پیشنهادهایی داشتم که چندبرابر بود و از امارات هم پیشنهاد داشتم که قبول نکردم.
* در پایان چه صحبتی دارید؟
خیلی خوشحالم که خداوند این لطف را به من داشته که به کمک بازیکنان افغانستان توانستم در اوج سختی، در اوج غم و در اوج محنت میلیونها افغان را خوشحال کنم.
* اینطور که معلوم است برای انتخاب بازیکنان حسابی وقت گذاشتهاید؟
بازیکنان تیم ملی افغانستان را از بین نزدیک به 70نفر انتخاب کردیم که حدود 35نفر زیر 20سال و 35نفر بالای 20سال بودند. تقریبا 10ماه پیش اردویی در مشهد برگزار کردیم که از بین اینها حدود 18نفر را برای تیم بزرگسالان انتخاب کردیم. از طرف دیگر مجاورت با ایران هم شانس بزرگ افغانستان بود.
* چرا؟
به این دلیل که ایران مهد فوتسال است و بازی کردن با تیمهای ایرانی خیلی به تیم ملی فوتسال افغانستان کمک کرد. مثلا در همین مشهد 16بازی دوستانه با تیمهای لیگ یک و دو ایران انجام دادیم که بهنظر من خیلی از آن تیمها از تیمهای ملی که با آنها بازی کردیم قویتر بودند. خوبی برگزاری اردو در ایران این است، یعنی شما اگر با یک تیم لیگ استان ایران هم بازی کنید ممکن است از لحاظ قدرت با یکی از تیمهای ملی برابری کند. رونق فوتسال در ایران به پیشرفت فوتسال افغانستان خیلی کمک کرده است.
* افغانستان در مرحله گروهی تیم بسیار خوبی نشان داد اما شاید پیروزی برابر قرقیزستانی که ژاپن و ویتنام را شکست داده بود، خیلی کار بزرگی بود. بهنظر میرسید بازیکنان افغانستان رفتهرفته بهخودباوری رسیده بودند.
دقیقا. 6بازیکن از 14بازیکن افغانستان حتی یک بازی ملی هم نداشتند. مربیان بهتر حرف من را متوجه میشوند. یک بازیکنی که هیچ تجربهای در بازیهای برونمرزی نداشته، وقتی بتواند عملکرد قابلتوجهی در این سطح از بازیها داشته باشد خیلی اتفاق خوبی رخ داده است.
* حقیقتا فکر میکردید تیم ملی فوتسال افغانستان به جامجهانی صعود کند؟
از زمانی که شروع کردیم به بچهها گفتم هدف ما جامجهانی است و باید برای این هدف تلاش کنیم اما واقعیت را بگویم آن روزی که قرقیزستان را بردیم و به جامجهانی صعود کردیم برای خود من قابل باور نبود و به بازیکنان میگفتم باور میکنید به جامجهانی رفتیم!